مدیریت، سیاست، حقوق، معماری، اقتصاد، بیمه،.. | آموزش، کاریابی، رایانه، وب،.. | ورزش، تغذیه، بهداشت حرفه،.. | پزشکی، اورژانس، دارو، روان،،.. | مذهب، هنر، تاریخ،...
Tags: انجمن دندان پزشکان عمومی ایران, انتخابات انجمن, انجمن علمی, انجمن صنفی
تعداد نمایش ها: 16391
مدیریت، سیاست، حقوق، معماری، اقتصاد، بیمه،...

تفکری که سالها انجمنهای دندانپزشکان را به بیراهه کشانده است
نویسنده: دکتر آیرج کیپور- دندان پزشک
20 دی ماه 1392
به شرکت کنندگان در انتخابات 26 دی ماه 1392
انجمن علمی و انجمن صنفی دندانپزشکان عمومی ایران
*برای نادیده گرفته نشدن حق اساسنامهای اعضای انجمن، انتخابات انجمن صنفی و انتخابات انجمن علمی میبایست به طور جداگانه بر اساس پروانه فعالیت و اساسنامه هر انجمن، برگزار شود.
*جای «گزارش نامه» در انجمنها خالی است.
همکاران گرامی
روز پنجشنبه 26 دی ماه 1392 انتخابات انجمن علمیدندانپزشکان عمومی و انتخابات انجمن صنفی دندانپزشکان عمومیایران در هتل المپیک تهران، همزمان با هشتمین کنگره علمی برگزار خواهد شد.
انجمن صنفی و انجمن علمیدندانپزشکان عمومیایران، جایگاه با ارزشی در خانواده دندانپزشکی کشور دارند. تغییرات در این انجمن، میتواند در فرایند زندگی درونی انجمنهای دیگر تاثیر بگذارد. در این نوشتار شتاب زده به بررسی نقش با اهمیت این دو انجمن پرداخته ام، به امید این که شرکت کنندگان در انتخابات روز 26 دی ماه با انتخاب خود بر روند تغییرات نهادهای مدنی دندانپزشکی به سوی شفافیت در کار و فعالیت مالی، شیوههای گزارش دهی، اطلاع رسانی و به زبانی دیگر اجرای اساسنامه و قانون گرائی، اثر گذار شوند.
ترکیب جمعیتی انجمنهای صنفی و علمیدندانپزشکان عمومی تفاوت آشکاری با انجمنهای علمی و صنفی تخصصی دارد. بیشینه اعضای انجمنهای تخصصی را کارمندان دولت تشکیل میدهند که چالشهای صنفی آنان مانند مالیات و همانند آن، در خود اداره یا دانشگاه گرهگشائی میشود. بیشتر این متخصصان در شهرهای بزرگ ساکن هستند و از امکانات رفاهی مناسبی هم برخوردارند. در حالی که بیشینه دندانپزشکان عمومی در مطبهای خصوصی و درمانگاهها کار میکنند و به ندرت میتوان دندانپزشکی عمومی را دید که از مطب خود بتواند درآمدی به دست بیاورد که نگران دوران بازنشستگی خود و آینده مالی خانواده اش نباشد.
گره بیکاری، نبود امنیت شغلی، پرداخت بدهیها و بیمه، بازنشستگی و دهها خواسته دیگر، نیاز داشتن یک انجمن صنفی کارآمد را ضروری ساخته است.
افسوس که سالها است هیئت مدیرهها در انجمن صنفی دندانپزشکان عمومی و انجمن صنفی دندانپزشکی ایران ترجیح میدهند زیر پرچم انجمن علمیکار کنند و با درآمد زا شدن برگزاری همایش در انجمنهای علمی، در عمل انجمنهای صنفی به فراموشی سپرده شده اند.
برابر ماده 16 اساس نامه انجمن صنفی دندانپزشکی ایران، تعداد هیئت مدیره این انجمن 5 نفر است! ولی هیئت مدیره انجمن علمی دندانپزشکی ایران 9 نفر عضو دارد. سالها است هیئت مدیرههای این دو انجمن بر خلاف قانون و اساس نامه، جلسه مشترک تشکیل میدهند و صورت جلسات هیئت مدیره و گزارش کاری و مالی مشترک، مخدوش و خلاف قانون نوشته میشود. امری که به خودی خود گویای اراده یک گروه برای اغتشاش در کار قانونی انجمن و گریز از اجرای اساسنامه و شفافیت در درآمدها و هزینههای هر دو انجمن است.
ماده 16 اساس نامه انجمن صنفی: انجمن دارای هیئت مدیره ای مرکب از 5 نفر عضو اصلی و 2 نفر عضو علی البدل خواهد بود.
انجمنی به نام «انجمن دندانپزشکان عمومیایران» و «انجمن دندانپزشکی ایران» در جائی ثبت نشده است. دو انجمن علمی و صنفی را با این که اساسنامه یکسانی ندارند، با یک هیئت مدیره اداره میکنند و در جائی « انجمن دندانپزشکان عمومی» مینامند و در جائی دیگر « انجمن دندانپزشکی ایران» یک کاسه کردن دو انجمن فقط یک هدف را دنبال میکند: تمرکز قدرت در دست ریاست طلبان و فرار از گزارش دهی مالی بر پایه اساسنامه و در نتیجه نقض آشکار و خشن حقوق اعضاء با تزویر تشکیلاتی.
یکی از راههای عملی برتری یافتن این شیوه و تامین منافع گروههائی که تنها به سلطه و منافع خود میاندیشند، انتخاب هم زمان هیئت مدیرههای دو انجمن است در یک رای گیری.
با انتخاب یک هیئت مدیره در یک مجمع عمومی برای دو انجمن با دو اساسنامه مختلف، فعالیت شفاف هیئت مدیره در پس پرده میافتد و عضو انجمن تماشاگری میشود که باید از صورتکهای روی پرده و سایهها بفهمد درون انجمن چه میگذرد. در این صورت هیچ گاه مشخص نمیشود گزارش ارائه شده به مجمع عمومی مربوط به انجمن علمیاست یا انجمن صنفی.
گزارشی که روز یکشنبه 15 دی ماه در سایت انجمن با عنوان :« گزارشات مجمع عمومیعادی و فوق العاده انجمن دندانپزشکان عمومیایران» آمده است نمونه بارز آن تفکری است که سالها است انجمنهای دندانپزشکان را به بیراهه کشانده است. هر چند چاپ اسناد مجمع عمومی به خودی خود گامیاست به پیش و هیئت مدیره این دوره نشان داده است که به راستی میخواهد انجمن را به سوی قانون مداری هدایت کند ولی مشخص نشدن این که گزارش مربوط به انجمن صنفی است یا انجمن علمی، همان غده سرطانی است که تا هست، شیوه های محافظه کارانه درمان راه به جائی نمیبرد.
تصمیم مثبت هیئت مدیره فعلی به برگزاری مجمع عمومی سالانه و گزارش دهی زمان بندی شده، شاید به این آسیب وارد شده به انجمن نقطه پایان بگذارد.
با یکپارچه کردن انتخابات دو انجمن صنفی و علمی، اعضاء مجمع عمومی، انسانهای بی اراده و کمدانی شمرده میشوند که نادانسته رای میدهند، بدون آن که بدانند به کاندیداهای کدام انجمن رای داده اند. علمییا صنفی . امید دارم در انتخابات 26 دی، شرکت کنندگان در مجمع عمومی بپذیرند از حق خود برای دادن رای مستقل و جداگانه به کاندیداهای دو انجمن علمی و صنفی دفاع کنند و هیئت مدیره برگزارکننده انتخابات که به سوی داشتن انجمنی سالم، شفاف و قانون مدار خیز برداشته است، بپذیرد نقشی منفی از آنان در تاریخ انجمن باقی نماند.
انجمن، مانند یک موجود زنده، رشد میکند و در فرایند رشدش به بیماری و نارسائی در کار عضوهای تشکیل دهندهاش مبتلا میشود. گاهی هجوم عوامل بیماری زا چنان شدید است که فساد سرتاپای کالبدش را بهم میپیچد و مرگش را نزدیک میکند.
پیش از این که برگزاری کنگرههای علمیدرون بازار مکاره فروش کالای دندانپزشکی درآمدی چشمگیر ایجاد کند، این پدیدهها نشانه بروز ریاست طلبی در بالای پیکره انجمن بود، ولی هجوم میلیاردی درآمدهای ناشی از واسطه گری، ابتدا خود را به صورت عدم گزارش دهی سالانه هیئت مدیرهها و ناشفاف شدن فعالیت اقتصادی در انجمنی غیر انتفاعی نشان داد و سپس با ترفندها و آرایشهای پشت صحنه انتخاباتی و سانسور خبری نشریات، خود را تثبیت کرد.
شرکت کنندگان در مجمع عمومی انجمن صنفی و شرکت کنندگان در مجمع عمومی انجمن علمی با انتخاب سنجیده اعضای هیئت مدیره، میتوانند به این راه پایان دهند.
اهمیت رعایت منشور جهانی حقوق بشر برای انجمنهای دندانپزشکان: هیئت مدیره « یک امکان» و یک قدرت است که میتوان از آن برای خدمت بیشتر به صنف و حرفه استفاده کرد یا این که برای درآمد زائی شخصی و تحکیم موقعیت فردی و گروهی به کار گرفت. این را نه در شعار، بل که در عمل و هنگام گزارش دهی در مجمع عمومی و ارزیابی همکاران از کار هیئت مدیره باید دریافت.
همکارانی که برای عضویت در هیئت مدیره ثبت نام کرده اند باید بدانند که لازم است قانون اساسی و منشور حقوق بشر را به خوبی فرا بگیرند. حقوق اعضا در اساسنامه، بخشی از حقوقی است که در قانون اساسی و منشور جهانی حقوق بشر آمده است. مدیری که شاید خود را بسیار هم هوادار حقوق بشر می نمایاند ولی زمانی که از قدرتی که به وی واگذار شده است علیه حقوق انسانی دیگر ( عضو انجمن) استفاده میکند، یک ناقض حقوق بشر از کار در میآید. سانسور خبری نشریات و سایتهای انجمن مصداق بارز نقض حقوق اعضای انجمن است. گریز از گزارش دهی به اعضاء، برگزار نکردن مجمع عمومیسالانه برای گزارش دهی مالی و کاری به اعضاء، خلاف حقوق اعضاء است. چنین میشود که ناگهان، همکاری که برای خدمت به حرفه و کار برای صنف خود وارد هیئت مدیره شده بود چنان اسیر قدرت و مسئولیت میشود که با کوله بار سنگینی از گناه و اتهامهای ضد حقوق بشری دوره اش را به پایان میرساند.
متاسفانه این مفاهیم تاکنون در ادبیات انجمنهای ما مطرح نشده است و شاید گروهی را شگفت زده کند ولی برای داشتن انجمنی سالم، با اعتبار و به روز شده، لازم است شیوه کار هیئت مدیره در رابطه با اساسنامه، قانون و حقوق انسان، بررسی و تجزیه و تحلیل شود و کارنامه هر مدیری نه بر اساس نوع مسئولیت، بل که میزان خدمتی که انجام داده است و تعهد و پای بندی ای که به قانون و دموکراسی و حقوق انسان نشان داده است، تنظیم شود.
اهمیت «گزارش نامه» در تحکیم رابطه شفاف و احترام آمیز در درون انجمن: برای آگاهی منظم اعضای انجمن از فعالیتهای هیئت مدیره، میبایست نشریه ای ( الکترونیک یا در صورت امکان نوشتاری) انتشار یابد. در این گزارش نامه، کلیه نشستهای انجمن و به ویژه مصوبههای آن چاپ میشود. یکی از دشواریهای پژوهشگران کشور، پیدا کردن مصوبهها است. دست کم انجمن به عنوان یک نهاد مدنی باید بتواند این نارسائی را نداشته باشد. انتشار مصوبهها و قراردادهای هیئت مدیره در گزارش نامه منظم زمان بندی شده، به سرعت سطح آگاهی اعضاء را از زندگی درونی انجمن بالا میبرد و اعتماد به هیئت مدیره را که شرط ضرور افزایش قدرت انجمن است افزایش میدهد. گزارش نامه در عین حال سندی خواهد شد که نشان دهد انجمن با خرد جمعی و بر پایه اساسنامه اداره میشود یا خوره ریاست طلبی و سوداگری به جانش افتاده است.
باتلاقی که خوشنامی سپیدجامگان را به درون خود فرو میکشد: انجمنهای علمی چندی است در یک برزخ قرار گرفته اند. با برگزاری هر کنگره، میلیاردها ریال به گردش میافتد. تجربه نشان داده است که کنترل بر درآمدها و هزینههای کنگره بسیار دشوار است. چشم روشنی و آفر گرفتن، رد و بدل کردن پول ثبت نشده، فروش غرفه با مساحت وسیعتر و ثبت متراژ آن به میزان کمتر در اسناد انجمن، غرفههائی که هیچ جا ثبت نمیشوند ولی در به اصطلاح نمایشگاه حضور دارند، هزینههای جورواجور از هدیه دادن به این و آن و میهمانیها تا خریدهای واهی و دهها نمونه دیگر، در هر همایش و کنگره همراه با بازار مکاره کالای دندانپزشکی امکان وجود دارند و این، راه را برای سوء استفاده و بهره گیری مالی عضو هیئت مدیره و فعالان پیرامون آن باز میکند. با این حال بسیاری از همکاران هیئت مدیره و فعالان انجمن رو سفید از این آتش بیرون میآیند. چه کار باید کرد که خشک و تر با هم نسوزد و پس از سه سال کار پر زحمت، همکاران ما با تردید به هیئت مدیره منتخب خود نگاه نکنند؟ اساسنامه راه را نشان داده است. همکارانی که کاندیدای عضویت در هیئت مدیره شده اند باید بدانند که وفاداری به اساسنامه، گام نخست اثبات راست کرداری و پاکدستی است.
همکاری که خود را کاندیدای بازرسی انجمن کردهاست، باید بداند که بالاترین مسئولیت را به عنوان چشم و گوش اعضای انجمن پذیرفته است. بخش بزرگ چالشهای یک انجمن به ویژه ابهامهای مالی و گریز از گزارشدهی، ناشی از بیتوجهی بازرس به وظیفهای است که در برابر مجمع عمومی به عهده می گیرد.
اهمیت عضویت حقوقدانان در هیئت مدیره: کار اداره انجمن، مدیریتی آگاه به کار حقوقی لازم دارد که الزاماً این مدیریت در برگزاری بازآموزیها و کنگرهها خلاصه نمیشود. به ویژه انجمن صنفی دندانپزشکان عمومی به مدیرانی احتیاج دارد که به کار حقوقی احاطه داشته باشند و بتوانند به نیازهای صنفی همکاران مانند مسائل شغلی و بیمه و مالیات و ... رسیدگی کنند.
جای حقوقدانان در انجمنهای ما خالی است. از همکاران حقوقدان دندانپزشک عمومی خواهش میکنم خود را کاندیدا کنند. ضعف اطلاعات حقوقی را میتوان حتی در اطلاعیههای رسمی انجمنها دید. متاسفانه تنگ نظریها و گرایش تجاری هیئت مدیره انجمنها که پنهان کاری و دور شدن از قانون مداری را میطلبد، در عمل به تعطیلی کارگروههای حقوقی در انجمنهای علمی و صنفی دندانپزشکان کشیده است. انتخاب چند حقوقدان شاید، خود راهی برای حقوقی کردن فعالیت انجمنها باشد.
حق عضویت و گریز از سوداگری در بازار مکاره – سرچشمه پاک زیستی انجمنیها: امروزه انجمن علمی، هم در انجمن علمیدندانپزشکان عمومیایران و هم در انجمن علمیدندانپزشکی ایران به موسسه انتفاعی برگزاری کنگرهها و باز آموزیها بدل شده است. در حقیقت، در عمل هدف از برگزاری کنگرهها پیدا کردن مشتری برای بازار مکاره دندانپزشکی است و دریافت حق واسطه گری از این بازاریابی. این حقیقت بیش از آن آشکار است که بتوان با شعارهائی مانند شان دندانپزشک و آبروی حرفه و امثال آن پنهان کاری کرد. شان و آبروی حرفه در این است که به اصل غیرانتفاعی بودن انجمن در اساسنامه وفادار بماند. پرداخت به موقع حق عضویت به انجمنی که هیئت مدیره اش در مجمع عمومیسالانه گزارش فعالیتهای خود را به اعضاء ارائه میدهد، راه انجمن را به سوی استقلال مالی و وفادار ماندن به اساسنامه باز میکند. اگر در شان دندانپزشکان نیست که از راه دلالی و واسطهگری برای شرکتهای تجاری درآمدزائی کنند، پس پرداخت حق عضویتی حدود سد هزار تومان در سال ( بهای ترمیم یک دندان با کامپوزیت! ) نمیتواند حتی قابل بحث باشد. برای داشتن انجمنی سرفراز و سالم، باید بیش از این هزینه کرد. نپرداختن حق عضویت، نشانه بی توجهی به سرنوشت انجمن و حقوق اساسنامه ای عضو است. عضوی که حق عضویت می پردازد و هیئت مدیره ای که بودجه تنظیمی اش بر جمعآوری حق عضویت ها استوار است، هر دو حساس اند که گزارش کاری و مالی در مجمع عمومی سالانه دقیق ارائه شود. درآمدهای کلان ناشی از واسطه گری، هم هیئت مدیره را نسبت به عضو بی پاسخ گو بار می آورد و هم عضو انجمن مسئولیتی در برابر این درآمدها برای خود قائل نمی شود.
در خردادماه سال 93 هیئت مدیره جدید انجمن علمی و هیئت مدیره انجمن صنفی، مجمع عمومی سالانه برگزار خواهند کرد. پیشنهاد میکنم اعضای انجمن با حضور در این مجمع عمومی و پرداخت حق عضویت، مجمع عمومی را به جشن استقلال مالی و پرداخت حق عضویت تبدیل کنند.
همگرائی انجمنهایدندانپزشکان یک نیاز است: نزدیک به 80% دندانپزشکان کشور، دندانپزشکان عمومیاند. بخش بزرگی از متخصصان نیز در مطبهای خود همان کاری را انجام میدهند که یک دندانپزشک عمومی. بنابراین تغییر در سمت گیری و کار انجمنهای صنفی و علمیدندانپزشکان عمومی بر کل جامعه دندانپزشکی کشور تاثیر میگذارد.
افسوس که هیئت مدیره فعلی انجمنهای علمی و صنفی دندانپزشکان عمومی، بنا به گرایش تمامیت خواه و انزواطلبانه خود، انجمنهای علمی و صنفی دندانپزشکان عمومی را از بدنه جامعه دندانپزشکی جدا کرده و به گوشه کشانده است. آثار سوء این انزوا کشانی دندانپزشکان عمومی را میتوان در بیرون از این انجمن به آسانی دید.
در انجمنهای علمی و صنفی دندانپزشکی ایران ( کوی گیشا) هم دندانپزشکان عمومی عضو اصلیاند و هم متخصصان. در زیرزمین ساختمان انجمنهای علمی و صنفی دندانپزشکی ایران تنها انجمنهای تخصصی جای گرفتهاند و از انجمنهای دندانپزشکان عمومی نشانی نیست. در عمل دندانپزشکان عمومی نقشی اجرائی در این انجمن دارند و سکان مدیریت در دست متخصصان است.
سیاست دامن زدن به جدائی بین انجمنها، بزرگترین آسیب را به نهادهای مدنی دندانپزشکان زده است.
گام اول وحدت دندانپزشکان، رای دادن به کسانی است که باور دارند، شرط وحدت پذیرش اختلاف است و قبول کار مشترک برای رسیدن به هدفی یگانه. ریاست طلبان، سوداگران، گروه گرایان و انزواجویان، سد راه پیشرفت نهادهای مدنی دندانپزشکان به سوی سلامتِ کاری و اخلاقی اند.
انتخاب کسانی که به راستی خواهان همگرائی انجمنهای صنفی و علمیدندانپزشکان عمومی( خیابان میرداماد) به مجموعه دندانپزشکی ایران و به ویژه به انجمنهای علمی و صنفی دندانپزشکی ایران ( کوی گیشا) هستند، میتواند نخستین گام در فرایند این همائی باشد. در این راه باید توجه داشت که بسیار کسان از پشت تریبون شعارهای وحدت طلبانه زیبائی داده و میدهند ولی در عمل، خود بزرگترین سد راه پیشرفت به سوی وحدت بوده اند.
متاسفانه، هم در انجمنهای علمی و صنفی دندانپزشکان عمومی ایران و هم در انجمنهای علمی و صنفی دندانپزشکی ایران، همکارانی هستند که بقای موقعیت خود را در این شکاف و پراکندگی میبینند. برای یک پارچگی جامعه دندانپزشکی لازم است این سدها برداشته شود. برای گام آغازین به سوی وحدت، انجمن علمی و صنفی دندانپزشکان عمومی نیز میبایست مانند انجمنهای تخصصی، محلی در ساختمان پلاک 90 کوی گیشا( ساختمان انجمنهای علمی و صنفی دندانپزشکی ایران) داشته باشند.
پیشنهاد میکنم به همکاری رای داده شود که هوادار یکپارچگی جامعه دندان پزشکی ایران است.
انتخابات انجمن و خطرهای در کمین: در هر انتخابات، خطرهائی چند آینده انجمن را تهدید میکند که یکی از آنها رایهای فلهای است. رسم شده است که هیئت مدیره تهران از هیئت مدیره شهرستانها دعوت کند که برای افزایش تعداد رای کاندیداهای همسو با هیئت مدیره وقت، به صورت گروهی به مجمع عمومی بیایند و به لیستی رای دهند که هیئت مدیره برای آنان تهیه کرده است. گاه این همکاران، سختی بسیاری برای رسیدن به پایتخت تحمل میکنند، به این امید که در تقویت انجمن نقشی داشته باشند، در حالی که گاه، هیچ شناختی از سابقه کاندیداهای لیست ندارند.
همکاران شهرستانی ما برای پیشبرد دیدگاههای خود و تامین منافع خود باید در انتخابات مرکزی حضور یابند. گروها گروه بیش از گذشته. هر نفر با یک رای آگاهانه.
در شان یک انسان بالغ نیست که نداند به چه کسی رای میدهد. برای نوشتن تک تک نام ها باید به عقل خشک نه هیجان ناشی از جو مراجعه کرد.
در لیستهائی که برای گروه های انتخاباتی تهیه میشود، اغلب یک یا چند سرگروه وجود دارد و بقیه کسانی هستند که گوش به فرمان سرگروهند. استدلال این است که هیئت مدیره یکپارچه بهتر میتواند کار کند. این یک تفکر دیوان سالارانه و شبه مافیائی است. نهادهای مدنی مانند انجمن صنفی و انجمن علمیدندانپزشکان عمومی تشکیل شده اند تا دندانپزشکان با هر عقیده و اندیشه ای در کنار هم و برای یک هدف مشترک که همان خدمت به حرفه و بیماران است کار کنند. مدیران در نهادهای مدنی باید یاد بگیرند همفکری کنند نه این که فقط همدیگر را تحمل کنند و اگر نتوانستند، با حذف و زیر پا خالی کردن و ...تسلط خود را تحکیم بخشند. یک پارچه کردن مدیران انجمن یعنی تسلط یک گروه هم منافع برای تسلط بر انجمن و بستن راه نظرات دیگر. کاری که شدیداً از آن باید پرهیز کرد.
تا زمانی که اختلافها را نپذیریم و این حق طبیعی انسان را در داشتن عقیده و روش به رسمیت نشناسیم توافق و همکاری ناپایدار از کار در میآید. مدیرهائی که به محض استقرار دست به تصفیه کادر سابق میزنند و تیم و گروه خود را بر انجمن مسلط میکنند و با انتصابی کردن اعضای کارگروهها به یکدست سازی میپردازند، یا مدیران ضعیفی هستند که از نقد شدن و گزارش دهی میترسند یا آمده اند از این خوان یغما بهره ای بگیرند- هر چند حقیر.
پیشنهاد میکنم شرکت کنندگان در مجمع عمومی به شخصیتها و کارآمدی اشخاص رای دهند نه لیستها و گروههای تمامیت خواه.
پرهیز از جوان گرائی و پیرگرائی مکانیکی: جوانی که به اساسنامه و اداره انجمن تسلط ندارد وقتی به عضویت هیئت مدیره در می آید، به زودی برای حفظ موقعیت خود زیردست بودن را میپذیرد و به عامل اجرائی و گوش به فرمان مدیران با تجربه تبدیل میشود. چنین جوانی خدمت گزار شخص میشود نه حرفه.
کهنسالان نیز مشکلات فیزیولوژیک دوران پیری را دارند و هر چند ادعا کنند که آنند و اینند، بنا به جبر اسیر بودن در ارگانیسمیمحتاج استراحت و مراقبت، به سرعت توانائیهای کاری و ذهنی آنان کاهش مییابد. مدیریت انجمن کاری است پر چالش و احتیاج به انرژی و توانائی فیزیکی و ذهنی و تجربه زیادی دارد.
تجربه نشان داده است که انسان سالمندی که وجهه اجتماعی خوبی دارد ولی فعال نیست و به عنوان نامزد مستقل رای نمیآورد، وقتی تن به خواست اراده گروهی میدهد و بنا به توافق با آنان از درون حصار انزوا بیرون میآید و می پذیرد برای بالا رفتن رای یک لیست از نام و عنوانش هزینه شود، پس از انتخاب شدن، این شخص عزیز، به کسی که پست عضویت در هیئت مدیره و ریاست انجمن و ریاست کنگره و جایگاههای دیگر را به وی عنایت کرده است وفادار می ماند، نه به انجمن و اعضای آن. هر چند در شعار چنین همکارانی دم از خدمت به حرفه و مانند اینها میزنند ولی در عمل زیر اراده همان کسانی قرار میگیرند که آنان را در چنین جایگاهی نشانده اند.
برای استفاده از تجربه پیران و انرژی و ایدههای تازه جوانان، بهترین مکان، شورای عالی مشاوران است نه هیئت مدیره. شورای عالی جائی است که با انتقال تجربه پیران به جوانان، راه رشد جوانان و آماده شدن برای دریافت مسئولیت در هیئت مدیره، هموار می شود.
ارزیابی کار هیئت مدیره: در زمان کار یک هیئت مدیره میشود به بررسی عملکرد آن نشست و از رفتارهای گاه ناپسند خودمحوران نهراسید. اکنون دوره این هیئت مدیره به پایان میرسد. امکان دارد بخشی از هیئت مدیره، دو باره کاندیدای عضویت در هیئت مدیره نشوند یا در انتخابات رای کافی نیاورند. اگر در جمع بندی نهائی به این نتیجه میرسیم که کار هیئت مدیره مثبت بوده است، پس باید قدردان همکارانی بود که وقت و انرژی خود را برای حرفه به کار برده اند . هیئت مدیره فعلی بسیاری از حقوق اعضاء را نقض کرد و چندان پای بند اجرای اساسنامه نبود. این اشتباه نباید توسط هیئت مدیره آینده تکرار شود، ولی کار عظیم هیئت مدیره فعلی را نیز نمیتوان نادیده گرفت. ساعتها و ساعتها وقت صرف برگزاری کنگره و باز آموزی و برنامههای آموزشی زمان بندی شده است و گزارش کاری و مالی منتشر شده نشان میدهد که در آمد آن برای بهبود شرایط مالی انجمن به کار رفته است. این بخش از کار این همکاران را نمیتوان بدون قدردانی نادیده گرفت. همکارانی که در این دوره عضو هیئت مدیره بودند و فعالانی که مجموعه ای کاری را تشکیل میدادند، در این بخش بسیار موفق عمل کردند.
با تصمصم پیش از انتخابات هیئت مدیره به برگزاری مجمع عمومی سالانه و انتشار اسناد آن در سایت و نشریات انجمن، به ویژه آخرین اطلاعیه هیئت مدیره در باره شرایط کاندیداتوری که با استناد به بند بند اساسنامه تدوین شده است، میتوان درک کرد که این همکاران امید میدهند که میخواهند انجمن را به فرازی بالاتر ببرند. کار دشواری که شایسته سپاسگزاری است. هر چند این همکاران چندان دموکرات نبودند!!. با این حال به عنوان عضو ساده انجمنهای علمی و صنفی دندان پزشکان عمومی ایران، از تک تک این همکاران تشکر میکنم.
20 دی ماه 1392
به شرکت کنندگان در انتخابات 26 دی ماه 1392
انجمن علمی و انجمن صنفی دندانپزشکان عمومی ایران
*برای نادیده گرفته نشدن حق اساسنامهای اعضای انجمن، انتخابات انجمن صنفی و انتخابات انجمن علمی میبایست به طور جداگانه بر اساس پروانه فعالیت و اساسنامه هر انجمن، برگزار شود.
*جای «گزارش نامه» در انجمنها خالی است.
همکاران گرامی
روز پنجشنبه 26 دی ماه 1392 انتخابات انجمن علمیدندانپزشکان عمومی و انتخابات انجمن صنفی دندانپزشکان عمومیایران در هتل المپیک تهران، همزمان با هشتمین کنگره علمی برگزار خواهد شد.
انجمن صنفی و انجمن علمیدندانپزشکان عمومیایران، جایگاه با ارزشی در خانواده دندانپزشکی کشور دارند. تغییرات در این انجمن، میتواند در فرایند زندگی درونی انجمنهای دیگر تاثیر بگذارد. در این نوشتار شتاب زده به بررسی نقش با اهمیت این دو انجمن پرداخته ام، به امید این که شرکت کنندگان در انتخابات روز 26 دی ماه با انتخاب خود بر روند تغییرات نهادهای مدنی دندانپزشکی به سوی شفافیت در کار و فعالیت مالی، شیوههای گزارش دهی، اطلاع رسانی و به زبانی دیگر اجرای اساسنامه و قانون گرائی، اثر گذار شوند.
ترکیب جمعیتی انجمنهای صنفی و علمیدندانپزشکان عمومی تفاوت آشکاری با انجمنهای علمی و صنفی تخصصی دارد. بیشینه اعضای انجمنهای تخصصی را کارمندان دولت تشکیل میدهند که چالشهای صنفی آنان مانند مالیات و همانند آن، در خود اداره یا دانشگاه گرهگشائی میشود. بیشتر این متخصصان در شهرهای بزرگ ساکن هستند و از امکانات رفاهی مناسبی هم برخوردارند. در حالی که بیشینه دندانپزشکان عمومی در مطبهای خصوصی و درمانگاهها کار میکنند و به ندرت میتوان دندانپزشکی عمومی را دید که از مطب خود بتواند درآمدی به دست بیاورد که نگران دوران بازنشستگی خود و آینده مالی خانواده اش نباشد.
گره بیکاری، نبود امنیت شغلی، پرداخت بدهیها و بیمه، بازنشستگی و دهها خواسته دیگر، نیاز داشتن یک انجمن صنفی کارآمد را ضروری ساخته است.
افسوس که سالها است هیئت مدیرهها در انجمن صنفی دندانپزشکان عمومی و انجمن صنفی دندانپزشکی ایران ترجیح میدهند زیر پرچم انجمن علمیکار کنند و با درآمد زا شدن برگزاری همایش در انجمنهای علمی، در عمل انجمنهای صنفی به فراموشی سپرده شده اند.
برابر ماده 16 اساس نامه انجمن صنفی دندانپزشکی ایران، تعداد هیئت مدیره این انجمن 5 نفر است! ولی هیئت مدیره انجمن علمی دندانپزشکی ایران 9 نفر عضو دارد. سالها است هیئت مدیرههای این دو انجمن بر خلاف قانون و اساس نامه، جلسه مشترک تشکیل میدهند و صورت جلسات هیئت مدیره و گزارش کاری و مالی مشترک، مخدوش و خلاف قانون نوشته میشود. امری که به خودی خود گویای اراده یک گروه برای اغتشاش در کار قانونی انجمن و گریز از اجرای اساسنامه و شفافیت در درآمدها و هزینههای هر دو انجمن است.
ماده 16 اساس نامه انجمن صنفی: انجمن دارای هیئت مدیره ای مرکب از 5 نفر عضو اصلی و 2 نفر عضو علی البدل خواهد بود.
انجمنی به نام «انجمن دندانپزشکان عمومیایران» و «انجمن دندانپزشکی ایران» در جائی ثبت نشده است. دو انجمن علمی و صنفی را با این که اساسنامه یکسانی ندارند، با یک هیئت مدیره اداره میکنند و در جائی « انجمن دندانپزشکان عمومی» مینامند و در جائی دیگر « انجمن دندانپزشکی ایران» یک کاسه کردن دو انجمن فقط یک هدف را دنبال میکند: تمرکز قدرت در دست ریاست طلبان و فرار از گزارش دهی مالی بر پایه اساسنامه و در نتیجه نقض آشکار و خشن حقوق اعضاء با تزویر تشکیلاتی.
یکی از راههای عملی برتری یافتن این شیوه و تامین منافع گروههائی که تنها به سلطه و منافع خود میاندیشند، انتخاب هم زمان هیئت مدیرههای دو انجمن است در یک رای گیری.
با انتخاب یک هیئت مدیره در یک مجمع عمومی برای دو انجمن با دو اساسنامه مختلف، فعالیت شفاف هیئت مدیره در پس پرده میافتد و عضو انجمن تماشاگری میشود که باید از صورتکهای روی پرده و سایهها بفهمد درون انجمن چه میگذرد. در این صورت هیچ گاه مشخص نمیشود گزارش ارائه شده به مجمع عمومی مربوط به انجمن علمیاست یا انجمن صنفی.
گزارشی که روز یکشنبه 15 دی ماه در سایت انجمن با عنوان :« گزارشات مجمع عمومیعادی و فوق العاده انجمن دندانپزشکان عمومیایران» آمده است نمونه بارز آن تفکری است که سالها است انجمنهای دندانپزشکان را به بیراهه کشانده است. هر چند چاپ اسناد مجمع عمومی به خودی خود گامیاست به پیش و هیئت مدیره این دوره نشان داده است که به راستی میخواهد انجمن را به سوی قانون مداری هدایت کند ولی مشخص نشدن این که گزارش مربوط به انجمن صنفی است یا انجمن علمی، همان غده سرطانی است که تا هست، شیوه های محافظه کارانه درمان راه به جائی نمیبرد.
تصمیم مثبت هیئت مدیره فعلی به برگزاری مجمع عمومی سالانه و گزارش دهی زمان بندی شده، شاید به این آسیب وارد شده به انجمن نقطه پایان بگذارد.
با یکپارچه کردن انتخابات دو انجمن صنفی و علمی، اعضاء مجمع عمومی، انسانهای بی اراده و کمدانی شمرده میشوند که نادانسته رای میدهند، بدون آن که بدانند به کاندیداهای کدام انجمن رای داده اند. علمییا صنفی . امید دارم در انتخابات 26 دی، شرکت کنندگان در مجمع عمومی بپذیرند از حق خود برای دادن رای مستقل و جداگانه به کاندیداهای دو انجمن علمی و صنفی دفاع کنند و هیئت مدیره برگزارکننده انتخابات که به سوی داشتن انجمنی سالم، شفاف و قانون مدار خیز برداشته است، بپذیرد نقشی منفی از آنان در تاریخ انجمن باقی نماند.
انجمن، مانند یک موجود زنده، رشد میکند و در فرایند رشدش به بیماری و نارسائی در کار عضوهای تشکیل دهندهاش مبتلا میشود. گاهی هجوم عوامل بیماری زا چنان شدید است که فساد سرتاپای کالبدش را بهم میپیچد و مرگش را نزدیک میکند.
پیش از این که برگزاری کنگرههای علمیدرون بازار مکاره فروش کالای دندانپزشکی درآمدی چشمگیر ایجاد کند، این پدیدهها نشانه بروز ریاست طلبی در بالای پیکره انجمن بود، ولی هجوم میلیاردی درآمدهای ناشی از واسطه گری، ابتدا خود را به صورت عدم گزارش دهی سالانه هیئت مدیرهها و ناشفاف شدن فعالیت اقتصادی در انجمنی غیر انتفاعی نشان داد و سپس با ترفندها و آرایشهای پشت صحنه انتخاباتی و سانسور خبری نشریات، خود را تثبیت کرد.
شرکت کنندگان در مجمع عمومی انجمن صنفی و شرکت کنندگان در مجمع عمومی انجمن علمی با انتخاب سنجیده اعضای هیئت مدیره، میتوانند به این راه پایان دهند.
اهمیت رعایت منشور جهانی حقوق بشر برای انجمنهای دندانپزشکان: هیئت مدیره « یک امکان» و یک قدرت است که میتوان از آن برای خدمت بیشتر به صنف و حرفه استفاده کرد یا این که برای درآمد زائی شخصی و تحکیم موقعیت فردی و گروهی به کار گرفت. این را نه در شعار، بل که در عمل و هنگام گزارش دهی در مجمع عمومی و ارزیابی همکاران از کار هیئت مدیره باید دریافت.
همکارانی که برای عضویت در هیئت مدیره ثبت نام کرده اند باید بدانند که لازم است قانون اساسی و منشور حقوق بشر را به خوبی فرا بگیرند. حقوق اعضا در اساسنامه، بخشی از حقوقی است که در قانون اساسی و منشور جهانی حقوق بشر آمده است. مدیری که شاید خود را بسیار هم هوادار حقوق بشر می نمایاند ولی زمانی که از قدرتی که به وی واگذار شده است علیه حقوق انسانی دیگر ( عضو انجمن) استفاده میکند، یک ناقض حقوق بشر از کار در میآید. سانسور خبری نشریات و سایتهای انجمن مصداق بارز نقض حقوق اعضای انجمن است. گریز از گزارش دهی به اعضاء، برگزار نکردن مجمع عمومیسالانه برای گزارش دهی مالی و کاری به اعضاء، خلاف حقوق اعضاء است. چنین میشود که ناگهان، همکاری که برای خدمت به حرفه و کار برای صنف خود وارد هیئت مدیره شده بود چنان اسیر قدرت و مسئولیت میشود که با کوله بار سنگینی از گناه و اتهامهای ضد حقوق بشری دوره اش را به پایان میرساند.
متاسفانه این مفاهیم تاکنون در ادبیات انجمنهای ما مطرح نشده است و شاید گروهی را شگفت زده کند ولی برای داشتن انجمنی سالم، با اعتبار و به روز شده، لازم است شیوه کار هیئت مدیره در رابطه با اساسنامه، قانون و حقوق انسان، بررسی و تجزیه و تحلیل شود و کارنامه هر مدیری نه بر اساس نوع مسئولیت، بل که میزان خدمتی که انجام داده است و تعهد و پای بندی ای که به قانون و دموکراسی و حقوق انسان نشان داده است، تنظیم شود.
اهمیت «گزارش نامه» در تحکیم رابطه شفاف و احترام آمیز در درون انجمن: برای آگاهی منظم اعضای انجمن از فعالیتهای هیئت مدیره، میبایست نشریه ای ( الکترونیک یا در صورت امکان نوشتاری) انتشار یابد. در این گزارش نامه، کلیه نشستهای انجمن و به ویژه مصوبههای آن چاپ میشود. یکی از دشواریهای پژوهشگران کشور، پیدا کردن مصوبهها است. دست کم انجمن به عنوان یک نهاد مدنی باید بتواند این نارسائی را نداشته باشد. انتشار مصوبهها و قراردادهای هیئت مدیره در گزارش نامه منظم زمان بندی شده، به سرعت سطح آگاهی اعضاء را از زندگی درونی انجمن بالا میبرد و اعتماد به هیئت مدیره را که شرط ضرور افزایش قدرت انجمن است افزایش میدهد. گزارش نامه در عین حال سندی خواهد شد که نشان دهد انجمن با خرد جمعی و بر پایه اساسنامه اداره میشود یا خوره ریاست طلبی و سوداگری به جانش افتاده است.
باتلاقی که خوشنامی سپیدجامگان را به درون خود فرو میکشد: انجمنهای علمی چندی است در یک برزخ قرار گرفته اند. با برگزاری هر کنگره، میلیاردها ریال به گردش میافتد. تجربه نشان داده است که کنترل بر درآمدها و هزینههای کنگره بسیار دشوار است. چشم روشنی و آفر گرفتن، رد و بدل کردن پول ثبت نشده، فروش غرفه با مساحت وسیعتر و ثبت متراژ آن به میزان کمتر در اسناد انجمن، غرفههائی که هیچ جا ثبت نمیشوند ولی در به اصطلاح نمایشگاه حضور دارند، هزینههای جورواجور از هدیه دادن به این و آن و میهمانیها تا خریدهای واهی و دهها نمونه دیگر، در هر همایش و کنگره همراه با بازار مکاره کالای دندانپزشکی امکان وجود دارند و این، راه را برای سوء استفاده و بهره گیری مالی عضو هیئت مدیره و فعالان پیرامون آن باز میکند. با این حال بسیاری از همکاران هیئت مدیره و فعالان انجمن رو سفید از این آتش بیرون میآیند. چه کار باید کرد که خشک و تر با هم نسوزد و پس از سه سال کار پر زحمت، همکاران ما با تردید به هیئت مدیره منتخب خود نگاه نکنند؟ اساسنامه راه را نشان داده است. همکارانی که کاندیدای عضویت در هیئت مدیره شده اند باید بدانند که وفاداری به اساسنامه، گام نخست اثبات راست کرداری و پاکدستی است.
همکاری که خود را کاندیدای بازرسی انجمن کردهاست، باید بداند که بالاترین مسئولیت را به عنوان چشم و گوش اعضای انجمن پذیرفته است. بخش بزرگ چالشهای یک انجمن به ویژه ابهامهای مالی و گریز از گزارشدهی، ناشی از بیتوجهی بازرس به وظیفهای است که در برابر مجمع عمومی به عهده می گیرد.
اهمیت عضویت حقوقدانان در هیئت مدیره: کار اداره انجمن، مدیریتی آگاه به کار حقوقی لازم دارد که الزاماً این مدیریت در برگزاری بازآموزیها و کنگرهها خلاصه نمیشود. به ویژه انجمن صنفی دندانپزشکان عمومی به مدیرانی احتیاج دارد که به کار حقوقی احاطه داشته باشند و بتوانند به نیازهای صنفی همکاران مانند مسائل شغلی و بیمه و مالیات و ... رسیدگی کنند.
جای حقوقدانان در انجمنهای ما خالی است. از همکاران حقوقدان دندانپزشک عمومی خواهش میکنم خود را کاندیدا کنند. ضعف اطلاعات حقوقی را میتوان حتی در اطلاعیههای رسمی انجمنها دید. متاسفانه تنگ نظریها و گرایش تجاری هیئت مدیره انجمنها که پنهان کاری و دور شدن از قانون مداری را میطلبد، در عمل به تعطیلی کارگروههای حقوقی در انجمنهای علمی و صنفی دندانپزشکان کشیده است. انتخاب چند حقوقدان شاید، خود راهی برای حقوقی کردن فعالیت انجمنها باشد.
حق عضویت و گریز از سوداگری در بازار مکاره – سرچشمه پاک زیستی انجمنیها: امروزه انجمن علمی، هم در انجمن علمیدندانپزشکان عمومیایران و هم در انجمن علمیدندانپزشکی ایران به موسسه انتفاعی برگزاری کنگرهها و باز آموزیها بدل شده است. در حقیقت، در عمل هدف از برگزاری کنگرهها پیدا کردن مشتری برای بازار مکاره دندانپزشکی است و دریافت حق واسطه گری از این بازاریابی. این حقیقت بیش از آن آشکار است که بتوان با شعارهائی مانند شان دندانپزشک و آبروی حرفه و امثال آن پنهان کاری کرد. شان و آبروی حرفه در این است که به اصل غیرانتفاعی بودن انجمن در اساسنامه وفادار بماند. پرداخت به موقع حق عضویت به انجمنی که هیئت مدیره اش در مجمع عمومیسالانه گزارش فعالیتهای خود را به اعضاء ارائه میدهد، راه انجمن را به سوی استقلال مالی و وفادار ماندن به اساسنامه باز میکند. اگر در شان دندانپزشکان نیست که از راه دلالی و واسطهگری برای شرکتهای تجاری درآمدزائی کنند، پس پرداخت حق عضویتی حدود سد هزار تومان در سال ( بهای ترمیم یک دندان با کامپوزیت! ) نمیتواند حتی قابل بحث باشد. برای داشتن انجمنی سرفراز و سالم، باید بیش از این هزینه کرد. نپرداختن حق عضویت، نشانه بی توجهی به سرنوشت انجمن و حقوق اساسنامه ای عضو است. عضوی که حق عضویت می پردازد و هیئت مدیره ای که بودجه تنظیمی اش بر جمعآوری حق عضویت ها استوار است، هر دو حساس اند که گزارش کاری و مالی در مجمع عمومی سالانه دقیق ارائه شود. درآمدهای کلان ناشی از واسطه گری، هم هیئت مدیره را نسبت به عضو بی پاسخ گو بار می آورد و هم عضو انجمن مسئولیتی در برابر این درآمدها برای خود قائل نمی شود.
در خردادماه سال 93 هیئت مدیره جدید انجمن علمی و هیئت مدیره انجمن صنفی، مجمع عمومی سالانه برگزار خواهند کرد. پیشنهاد میکنم اعضای انجمن با حضور در این مجمع عمومی و پرداخت حق عضویت، مجمع عمومی را به جشن استقلال مالی و پرداخت حق عضویت تبدیل کنند.
همگرائی انجمنهایدندانپزشکان یک نیاز است: نزدیک به 80% دندانپزشکان کشور، دندانپزشکان عمومیاند. بخش بزرگی از متخصصان نیز در مطبهای خود همان کاری را انجام میدهند که یک دندانپزشک عمومی. بنابراین تغییر در سمت گیری و کار انجمنهای صنفی و علمیدندانپزشکان عمومی بر کل جامعه دندانپزشکی کشور تاثیر میگذارد.
افسوس که هیئت مدیره فعلی انجمنهای علمی و صنفی دندانپزشکان عمومی، بنا به گرایش تمامیت خواه و انزواطلبانه خود، انجمنهای علمی و صنفی دندانپزشکان عمومی را از بدنه جامعه دندانپزشکی جدا کرده و به گوشه کشانده است. آثار سوء این انزوا کشانی دندانپزشکان عمومی را میتوان در بیرون از این انجمن به آسانی دید.
در انجمنهای علمی و صنفی دندانپزشکی ایران ( کوی گیشا) هم دندانپزشکان عمومی عضو اصلیاند و هم متخصصان. در زیرزمین ساختمان انجمنهای علمی و صنفی دندانپزشکی ایران تنها انجمنهای تخصصی جای گرفتهاند و از انجمنهای دندانپزشکان عمومی نشانی نیست. در عمل دندانپزشکان عمومی نقشی اجرائی در این انجمن دارند و سکان مدیریت در دست متخصصان است.
سیاست دامن زدن به جدائی بین انجمنها، بزرگترین آسیب را به نهادهای مدنی دندانپزشکان زده است.
گام اول وحدت دندانپزشکان، رای دادن به کسانی است که باور دارند، شرط وحدت پذیرش اختلاف است و قبول کار مشترک برای رسیدن به هدفی یگانه. ریاست طلبان، سوداگران، گروه گرایان و انزواجویان، سد راه پیشرفت نهادهای مدنی دندانپزشکان به سوی سلامتِ کاری و اخلاقی اند.
انتخاب کسانی که به راستی خواهان همگرائی انجمنهای صنفی و علمیدندانپزشکان عمومی( خیابان میرداماد) به مجموعه دندانپزشکی ایران و به ویژه به انجمنهای علمی و صنفی دندانپزشکی ایران ( کوی گیشا) هستند، میتواند نخستین گام در فرایند این همائی باشد. در این راه باید توجه داشت که بسیار کسان از پشت تریبون شعارهای وحدت طلبانه زیبائی داده و میدهند ولی در عمل، خود بزرگترین سد راه پیشرفت به سوی وحدت بوده اند.
متاسفانه، هم در انجمنهای علمی و صنفی دندانپزشکان عمومی ایران و هم در انجمنهای علمی و صنفی دندانپزشکی ایران، همکارانی هستند که بقای موقعیت خود را در این شکاف و پراکندگی میبینند. برای یک پارچگی جامعه دندانپزشکی لازم است این سدها برداشته شود. برای گام آغازین به سوی وحدت، انجمن علمی و صنفی دندانپزشکان عمومی نیز میبایست مانند انجمنهای تخصصی، محلی در ساختمان پلاک 90 کوی گیشا( ساختمان انجمنهای علمی و صنفی دندانپزشکی ایران) داشته باشند.
پیشنهاد میکنم به همکاری رای داده شود که هوادار یکپارچگی جامعه دندان پزشکی ایران است.
انتخابات انجمن و خطرهای در کمین: در هر انتخابات، خطرهائی چند آینده انجمن را تهدید میکند که یکی از آنها رایهای فلهای است. رسم شده است که هیئت مدیره تهران از هیئت مدیره شهرستانها دعوت کند که برای افزایش تعداد رای کاندیداهای همسو با هیئت مدیره وقت، به صورت گروهی به مجمع عمومی بیایند و به لیستی رای دهند که هیئت مدیره برای آنان تهیه کرده است. گاه این همکاران، سختی بسیاری برای رسیدن به پایتخت تحمل میکنند، به این امید که در تقویت انجمن نقشی داشته باشند، در حالی که گاه، هیچ شناختی از سابقه کاندیداهای لیست ندارند.
همکاران شهرستانی ما برای پیشبرد دیدگاههای خود و تامین منافع خود باید در انتخابات مرکزی حضور یابند. گروها گروه بیش از گذشته. هر نفر با یک رای آگاهانه.
در شان یک انسان بالغ نیست که نداند به چه کسی رای میدهد. برای نوشتن تک تک نام ها باید به عقل خشک نه هیجان ناشی از جو مراجعه کرد.
در لیستهائی که برای گروه های انتخاباتی تهیه میشود، اغلب یک یا چند سرگروه وجود دارد و بقیه کسانی هستند که گوش به فرمان سرگروهند. استدلال این است که هیئت مدیره یکپارچه بهتر میتواند کار کند. این یک تفکر دیوان سالارانه و شبه مافیائی است. نهادهای مدنی مانند انجمن صنفی و انجمن علمیدندانپزشکان عمومی تشکیل شده اند تا دندانپزشکان با هر عقیده و اندیشه ای در کنار هم و برای یک هدف مشترک که همان خدمت به حرفه و بیماران است کار کنند. مدیران در نهادهای مدنی باید یاد بگیرند همفکری کنند نه این که فقط همدیگر را تحمل کنند و اگر نتوانستند، با حذف و زیر پا خالی کردن و ...تسلط خود را تحکیم بخشند. یک پارچه کردن مدیران انجمن یعنی تسلط یک گروه هم منافع برای تسلط بر انجمن و بستن راه نظرات دیگر. کاری که شدیداً از آن باید پرهیز کرد.
تا زمانی که اختلافها را نپذیریم و این حق طبیعی انسان را در داشتن عقیده و روش به رسمیت نشناسیم توافق و همکاری ناپایدار از کار در میآید. مدیرهائی که به محض استقرار دست به تصفیه کادر سابق میزنند و تیم و گروه خود را بر انجمن مسلط میکنند و با انتصابی کردن اعضای کارگروهها به یکدست سازی میپردازند، یا مدیران ضعیفی هستند که از نقد شدن و گزارش دهی میترسند یا آمده اند از این خوان یغما بهره ای بگیرند- هر چند حقیر.
پیشنهاد میکنم شرکت کنندگان در مجمع عمومی به شخصیتها و کارآمدی اشخاص رای دهند نه لیستها و گروههای تمامیت خواه.
پرهیز از جوان گرائی و پیرگرائی مکانیکی: جوانی که به اساسنامه و اداره انجمن تسلط ندارد وقتی به عضویت هیئت مدیره در می آید، به زودی برای حفظ موقعیت خود زیردست بودن را میپذیرد و به عامل اجرائی و گوش به فرمان مدیران با تجربه تبدیل میشود. چنین جوانی خدمت گزار شخص میشود نه حرفه.
کهنسالان نیز مشکلات فیزیولوژیک دوران پیری را دارند و هر چند ادعا کنند که آنند و اینند، بنا به جبر اسیر بودن در ارگانیسمیمحتاج استراحت و مراقبت، به سرعت توانائیهای کاری و ذهنی آنان کاهش مییابد. مدیریت انجمن کاری است پر چالش و احتیاج به انرژی و توانائی فیزیکی و ذهنی و تجربه زیادی دارد.
تجربه نشان داده است که انسان سالمندی که وجهه اجتماعی خوبی دارد ولی فعال نیست و به عنوان نامزد مستقل رای نمیآورد، وقتی تن به خواست اراده گروهی میدهد و بنا به توافق با آنان از درون حصار انزوا بیرون میآید و می پذیرد برای بالا رفتن رای یک لیست از نام و عنوانش هزینه شود، پس از انتخاب شدن، این شخص عزیز، به کسی که پست عضویت در هیئت مدیره و ریاست انجمن و ریاست کنگره و جایگاههای دیگر را به وی عنایت کرده است وفادار می ماند، نه به انجمن و اعضای آن. هر چند در شعار چنین همکارانی دم از خدمت به حرفه و مانند اینها میزنند ولی در عمل زیر اراده همان کسانی قرار میگیرند که آنان را در چنین جایگاهی نشانده اند.
برای استفاده از تجربه پیران و انرژی و ایدههای تازه جوانان، بهترین مکان، شورای عالی مشاوران است نه هیئت مدیره. شورای عالی جائی است که با انتقال تجربه پیران به جوانان، راه رشد جوانان و آماده شدن برای دریافت مسئولیت در هیئت مدیره، هموار می شود.
ارزیابی کار هیئت مدیره: در زمان کار یک هیئت مدیره میشود به بررسی عملکرد آن نشست و از رفتارهای گاه ناپسند خودمحوران نهراسید. اکنون دوره این هیئت مدیره به پایان میرسد. امکان دارد بخشی از هیئت مدیره، دو باره کاندیدای عضویت در هیئت مدیره نشوند یا در انتخابات رای کافی نیاورند. اگر در جمع بندی نهائی به این نتیجه میرسیم که کار هیئت مدیره مثبت بوده است، پس باید قدردان همکارانی بود که وقت و انرژی خود را برای حرفه به کار برده اند . هیئت مدیره فعلی بسیاری از حقوق اعضاء را نقض کرد و چندان پای بند اجرای اساسنامه نبود. این اشتباه نباید توسط هیئت مدیره آینده تکرار شود، ولی کار عظیم هیئت مدیره فعلی را نیز نمیتوان نادیده گرفت. ساعتها و ساعتها وقت صرف برگزاری کنگره و باز آموزی و برنامههای آموزشی زمان بندی شده است و گزارش کاری و مالی منتشر شده نشان میدهد که در آمد آن برای بهبود شرایط مالی انجمن به کار رفته است. این بخش از کار این همکاران را نمیتوان بدون قدردانی نادیده گرفت. همکارانی که در این دوره عضو هیئت مدیره بودند و فعالانی که مجموعه ای کاری را تشکیل میدادند، در این بخش بسیار موفق عمل کردند.
با تصمصم پیش از انتخابات هیئت مدیره به برگزاری مجمع عمومی سالانه و انتشار اسناد آن در سایت و نشریات انجمن، به ویژه آخرین اطلاعیه هیئت مدیره در باره شرایط کاندیداتوری که با استناد به بند بند اساسنامه تدوین شده است، میتوان درک کرد که این همکاران امید میدهند که میخواهند انجمن را به فرازی بالاتر ببرند. کار دشواری که شایسته سپاسگزاری است. هر چند این همکاران چندان دموکرات نبودند!!. با این حال به عنوان عضو ساده انجمنهای علمی و صنفی دندان پزشکان عمومی ایران، از تک تک این همکاران تشکر میکنم.
Tags: انجمن دندان پزشکان عمومی ایران, انتخابات انجمن, انجمن علمی, انجمن صنفی
تعداد نمایش ها: 16391
دکتر آیرج کی پور | Keipour, 11/01/2014 03:26:13 pm |
![]() *برای نادیده گرفته نشدن حق اساسنامهای اعضای انجمن، انتخابات انجمن صنفی و انتخابات انجمن علمی میبایست به طور جداگانه بر اساس پروانه فعالیت و اساسنامه هر انجمن، برگزار شود. *جای «گزارش نامه» در انجمنها خالی است. همکاران گرامی روز پنجشنبه 26 دی ماه 1392 انتخابات انجمن علمیدندانپزشکان عمومی و انتخابات انجمن صنفی دندانپزشکان عمومیایران در هتل المپیک تهران، همزمان با هشتمین کنگره علمی برگزار خواهد شد. انجمن صنفی و انجمن علمیدندانپزشکان عمومیایران، جایگاه با ارزشی در خانواده دندانپزشکی کشور دارند. تغییرات در این انجمن، میتواند در فرایند زندگی درونی انجمنهای دیگر تاثیر بگذارد. در این نوشتار شتاب زده به بررسی نقش با اهمیت این دو انجمن پرداخته ام، به امید این که شرکت کنندگان در انتخابات روز 26 دی ماه با انتخاب خود بر روند تغییرات نهادهای مدنی دندانپزشکی به سوی شفافیت در کار و فعالیت مالی، شیوههای گزارش دهی، اطلاع رسانی و به زبانی دیگر اجرای اساسنامه و قانون گرائی، اثر گذار شوند. |
آسه آسه, 16/01/2014 09:52:56 am |
سلام و عرض تبريك به ايردن بابت عبور از مشكلات اخير
كنجكاو شدم سرى به سايت انجمن عموميها بزنم و ببينم از انتخابات چه خبر گذاشته اند كه به اين اطلاعيه برخوردم علاوه بر استفاده از واژگان "تنش"، "نفوذ"، " مخدوش" و ... متنى كه همكاران را به "هشيار" و "بيدار" و "همراه" بودن - معلوم نيست دربرابر كدام دشمن ددمنش اجنبى - فرا ميخواند، به واژه " متشكرم" در انتهاى اطلاعيه برخوردم كه واقعا برايم يك دنيا افسوس داشت. مگر انجمن جاى بكار بردن ضمير متكلم وحده است؟ در كنگره امسال انجمن مادر فرصت داشتم كه چند ساعتى به لطف تاخير فرزند دكتر تابش خدمت ايشان باشم. با دكتر افتخارى هم از قبل آشنا بودم. وقتى استفاده از ضمير متكلم وحده در اطلاعيه انجمن را با مرام و مسلك بزرگان هيات موسس و پدران صنفمان مقايسه ميكنم خيلى فاصله ميبينم و جز افسوس چه در توان دارم؟ بياييد آرزو كنيم سحر نزديك باشد و جوانانى در جمع ما ظهور كنند كه بوى گذشتگان را بدهند و بخواهند كه مثل آنها طبيب باشند نه كاسب هر چند كه كاسب هم دوست خداست! |
مدیریت، سیاست، حقوق، معماری، اقتصاد، بیمه،...