تاریخچه دانشکده به نقل از دکترمحمدعلی افتخاری ( کتاب تاریخ دندان پزشکی ایران 1313 تا 1383)
دارالفنون و کلاس طب- کلاس دندانسازی، مدرسه طب، مدرسه دندانسازی تماماً مراحل ایجاد اولین مرکز آموزش عالی در رشته دندان پزشکی بود که تبدیل به دانشکده دندان پزشکی تهران شد.
دانشکده دندان پزشکی تهران به عنوان شاخه ای از دانشکده پزشکی تحت نام مدرسه دندانسازی در سال 1297 خورشیدی در محل دارالفنون موجودیت یافت سپس به دلیل افراد داوطلب و لزوم توسعه این رشته و همچنین مدرسه طب با کوشش دکتر فرهمندی (علیم الملک) خانه نسبتاً بزرگی در چهارراه لاله زار- اسلامبول جهت مدرسه طب و دندانسازی اجاره شد. این بنا از دو قسمت تشکیل می شد که بخش بزرگتر آن را برای مدرسه طب و بخش کوچکتر را برای مدرسه دندانسازی در نظر گرفتند. کم کم به علت گسترش مدرسه طب و شعب وابسته به آن، محل جدید هم جوابگوی احتیاجات آنها نبوده تشکیلات مدرسه طب جمعاً به باغ مریضخانه (متعلق به دکتر معتمد) در خیابان آقا شیخ هادی منتقل شد. در این محل دو عمارت وجود داشت (عمارت اصلی که محل بستری کردن بیماران و عملیات جراحی دکتر معتمد بود) به مدرسه طب و عمارت دیگر که کوچکتر بود به مدرسه دندانسازی اختصاص یافت.
با تٱسیس دانشگاه تهران در سال 1313 و پس از آماده شدن ساختمان دانشکده دندان پزشکی در سال 1316 مدرسه طب و شعب آن به ساختمان جدید منتقل شد و دانشکده دندان پزشکی از سال 1318 با پذیرش دانشجو به صورت وابسته به دانشکده طب به کار ادامه داد.
دانشکده دندان پزشکی در مهر ماه سال 1335 خورشیدی به موجب تبصره 7 قانون استخدام معلمان خارجی از دانشکده پزشکی مجزا و مستقل شد و از این تاریخ دارای سازمان آموزشی جداگانه و تشکیلات اداری خاص خود گردید. روز چهارشنبه 30 آذر ماه 1335 ساختمان دانشکده دندان پزشکی واقع در ضلع شمالی دانشگاه تهران افتتاح شد و به مرور بر حسب نیازهای آموزشی و اداری، قسمت های مختلف آن توسعه یافت.
برخی از دانشجویان ترجیح می دادند از کتب و مجلات خارجی در کتابخانه دانشگاه استفاده کنند.
کرسی های اولیه آموزشی دانشکده عبارت بود از:
ارتودنسی- بیماری های دهان- پروتز- جراحی- دندان پزشکی عملی.
کرسی پروتز شامل بخش پروتز ثابت- بخش پارسیل و بخش دست دندان بود که دکتر شهریار سلامت طبق ابلاغ شماره 2/41958 مورخ 29/9/35 به ریاست بخش دست دندان منصوب شد.
هیٱت علمی دانشکده دندان پزشکی دانشگاه تهران در سال 1325 عبارت بودند از: دکتر سیاح- دکتر محمود سیاسی- دکتر سرخوش- دکتر آشوت- دکتر گاگیک- دکتر سلامت- دکتر عارفیان- دکتر احیا- دکتر مستوفی- دکتر اشرفی- دکتر مهدوی و دکتر هوسپیان.
برنامه جدید پنج ساله دانشکده در جلسه مورخ 3/2/36 شورای دانشکده به تصویب رسید که اعتراض دانشجویان را موجب شد ولی مذاکراتی که انجام گرفت به اجرا چهار کرسی جدید (تشخیص- جراحی فک و صورت- پروتز ثابت و کالبد شناسی) در دانشکده ایجاد شد. در سال تحصیلی جاری (84-1383) رشته های تخصصی در دانشکده دندان پزشکی دانشگاه تهران عبارتند از:
اندودونتیکس- پریودونتولوژی- پروتزهای دندانی- رادیولوژی- پاتولوژی- بیماری های دهان و تشخیص- ارتودنسی- کودکان- جراحی.
قرار است در آینده رشته ایمپلنت و مفصل گیجگاهی فکی نیز به رشته های یاد شده به طور مستقل اضافه شود.
با وجود پیشرفت نسبی در امر آموزش دندان پزشکی در این سال ها و افزایش تعداد فارغ التحصیلان این رشته به علت نیاز مردم و کمبود دندان پزشک و تقسیم غیر منطقی جغرافیایی آنان متٱسفانه میدان عمل برای مداخله افراد فاقد صلاحیت در امر دندان پزشکی باز بوده و ضابطه و مقرراتی که جلوی این افراد سودجو را بگیرد یا وجود نداشته و اگر هم در مقطعی از زمان وجود داشته به درستی اجرا نشده است.
در فاصله زمانی 31 سال (1313 تا 1344) دانشکده دندان پزشکی دانشگاه تهران به عنوان تنها مرکز علمی این رشته مورد توجه همگان بوده و افزایش بخش های دانشکده و کیفیت آموزشی مدنظر مسؤولین وقت قرار داشته است که گاهی هم منتج نتیجه شده ولی کمبود دندان پزشک همچنان مشکل اصلی بوده که فکر اصلاح طلبان را به خود مشغول داشته است.
البته برای حل مشکل و جبران کمبودها پیشنهادهای و نظراتی به طور مقطعی ارائه شده که تماماً به معضل تٱمین بودجه ارتباط یافته وبه بن بست رسیده است.
دانشکده دندان پزشکی دانشگاه تهران مانند بسیاری از مؤسسات آموزشی فراز و نشیب هایی را در امر مدیریت و کارآیی داشته که در این مورد هم اکثراً اعتبارات برای اجرای برنامه های مثبت عامل بازدارنده بوده است.
با این وجود نباید سهم مؤثری را که این دانشکده طی 70 سال موجودیت خود (1313 تا 1383) در آماده کردن دندان پزشکان برای خدمت به جامعه ایرانی داشته است از یاد برد. تعداد فارغ التحصیلان دانشکده از 1319 تا 1382 شامل 3853 دندان پزشک (2684 پسر و 1169 دختر) می باشد.
دانشکده دندان پزشکی دانشگاه تهران طبق اطلاع دریافتی از واحد آمار آن دانشکده از سال 57 تا 1382 تعداد 475 فارغ التحصیل در رشته تکنیسین پروتز دندان داشته و همچنین از این دانشکده از سال 1346 تا 1366 تعداد 311 بهداشتکار دهان و دندان و از سال 1366 که این عنوان تغییر یافت، تا سال 1382 تعداد 292 نفر پرستار دندان پزشکی فارغ التحصیل شده اند.
رؤسای دانشکده:
در 70 سال گذشته منتهی به سال 1383 افراد زیر سمت ریاست دانشکده دندان پزشکی را داشته اند:
دکتر محسن سیاح 1313 تا 1325
دکتر حیدر سرخوش 1325 تا 1330
دکتر محمود سیاسی 1330 تا 1335 (دکتر سیاح جمعاً 24 سال رئیس دانشکده بوده است)
دکتر محسن سیاح 1335 تا 1347
دکتر اصغر اشرفی 1347 تا 1348
(در فاصله زمانی سال های 1347 تا 1348 به دلیل عدم تعیین ریاست دانشکده اداره بر عهده معاونت مالی اداری و آموزشی بوده است که دکتر اصغر اشرفی سمت معاون مالی و اداری و دکتر اسماعیل یزدی سمت معاونت آموزشی را داشته است)
دکتر اسماعیل یزدی 1348 تا 1350
دکتر مرتضی معین زاده 1350 تا 1352
دکتر عمران بختیاری 1352 تا 1354
دکتر نیکزاد جاوید 1354 تا 1357
دکتر پرویز بنی کریم 1357
دکتر سید مهدی فرمند 1358
دکتر داود توسلی 1359 تا 1360
دکتر اکبر فاضل 1360 تا 1368
دکتر سید جلال پور هاشمی 1368 تا 1374
دکتر حسن درریز 1374 تا 1376
دکتر فرشته بقایی نائینی 1376
خانم دکتر فرشته بقایی اداره دانشکده را از 1376 به بعد بر عهده داشته و دوره جدید ریاست را در سال جاری (1383) آغاز کرده است.
دانشکده دندان پزشکی تهران در کتاب دانشکده های دندان پزشکی ایران -سال 1382
تا سال 1297 دندان پزشکی شاخه ای از طب در دارالفنون بود. در آبان ماه سال 1297 کلاس طب به مدرسه طب تغییر کرد و در نتیجه این مدرسه اتاق و رئیس جداگانه ای داشت که محل آن در حیاط بزرگ دارالفنون قرار داشت. با گذشت زمان و با جدا شدن مدرسه طب از دارالفنون چند اتاق در حیاط وزارت معارف به آن اختصاص داده شد. در سال 1300 به پیشنهاد دکتر ملیچارسکی و دکتر سیاح و تصویب مسوولین وقت دستور راه اندازی مدرسه دندان سازی داده شد. این مدرسه در سال 10-1309 وابسته به مدرسه عالی طب بود و مدیریت آن به دکتر میلچارسکی و سپس به دکتر سیاح واگذار گردید. پایه دانشگاه به سبک دانشگاه های اروپایی در سال 1313 ریخته شد و دکتر سیاح رئیس و دکتر محسن بک عهده دار تدریس کلینیکی شدند. دوره آن 5 سال بود که 4 سال صرف آموزش نظری و عملی می شد و 1 سال نیز برای تهیه و تدوین پایان نامه در نظر گرفته شده بود. در حال حاضر این دانشکده در رشته های مختلف دندان پزشکی و در مقاطع تحصیلی گوناگون با همکاری اعضای هیات علمی مجرب به فعالیت های آموزشی، پژوهشی و درمانی مشغول است.
اطلاعات کلی هیأت علمی و دانشجویان
تعداد اعضای هیأت علمی:
استاد: 1
دانشیار : 19
استادیار: 73
مربی :-
تعداد دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشکده:
علوم پایه دروس اختصاصی
خانم 95 207
آقا 84 190
گروه های آموزشی مصوب: رادیولوژی دندان، فک و صورت، آسیب شناسی دهان و فک، جراحی دهان، بیماری های دهان و تشخیص، ارتودنتیکس، اندودنتیکس، پروتزهای دندانی ثابت، دندان پزشکی کودکان، دندان پزشکی ترمیمی، پریودنتیکس، مواد دندانی، پروتزهای دندانی متحرک فک و صورت
نحوه آشنایی با دانشکده: دانشجویان تازه وارد طی یک بازدید حضوری به منظور آشنایی با قسمت های مختلف دانشکده، اردوی شبانه روزی و جلسه معارفه با دانشگاه و دانشکده آشنا می شوند. به این دانشجویان دفترچه راهنما ارائه می شود که شامل قوانین و مقررات آموزشی است. به هیأت علمی دفترچه راهنما ارائه نمی شود.
اولین دانشگاه ایران
دانشگاه تهران نخستین دانشگاه ایران است که به معنی واقعی بشود نام آن را دانشگاه (معادل اونیورسته در زبانهای اروپایی) گذاشت. دانشگاه تهران در زمان رضاشاه پایه گذاری و بنا شد و به اصرار شخص رضاشاه فرهنگستان زبان واژهٔ «دانشگاه» را بجای «اونیورسیته» برگزید.
در میان موسسات و سازمانهای وابسته به آموزش عالی کشور دانشگاه تهران از هر حیث و از هر نظر از جایگاهی رفیع بهره مند است. در واقع اگر متغیرهایی چون سابقه و قدمت، تدریس استادان بنام و بلند مرتبه، تحصیل دانشجویان ممتاز، کثرت دانشجویان، استادان و کارکنان، ارزش مدارک تحصیلی در کشور و خارج از آن، پیوند و تعامل با دستگاههای اجرایی و موسسات و شرکتهای صنعتی، اداری، اجرایی و...، داشتن کتابخانهها و آزمایشگاهها غنی و مجهز، تعدد رشتهها و دانشکدهها و موسسات پیوسته و وابسته، واقع شدن در پایتخت و در مرکز شهر و... را از معیارهای تعیین اعتبار و اهمیت یک دانشگاه برشماریم، بی گمان دانشگاه تهران را باید معتبرترین و مهمترین دانشگاههای کشور دانست. بی جهت نیست که از این دانشگاه با تعبیـر «دانشگاه مادر» و «نماد آموزش عالی» یاد شده است.
اندیشه ایجاد مرکزی برای آموزش عالی در ایران و به تعبیـر دیگر دانشگاه، نخستین بار با تأسیس دارالفنون در ۱۲۳۰ ه.ش. به همت میرزا تقی خان امیرکبیر عملی گردید. دارالفنون گرچه توسعه نیافت اما تجربه مغتنمی پیش روی کسانی که در آرزوی آشنایی ایرانیان با دانشهای جدید و پیشرفتهای اروپائیان در صنعت، اقتصاد، سیاست و... بوده اند، قرار داد. با عطف به این تجربه در ۱۳۰۷ ه.ش پروفسور دکتر محمود حسابی پیشنهاد راه اندازی مرکزی جامع همه یا اغلب دانشها را با وزیر وقت فرهنگ، علی اصغر حکمت، در میان نهاد.
طرح تأسیس دانشگاه تهران
در بهمن ماه سال ۱۳۱۲ شمسی، جلسه هیات دولت وقت، پیشنهاد تأسیس دانشگاه مطرح شد. دربارهٔ این پیشنهاد، علی اصغر حکمت وزیر معارف و مسئول اجرای طرح تأسیس دانشگاه تهران و نخستین رئیس این دانشگاه، در كتاب خاطراتش چنین نوشته است [1]:
در یكی از شبهای فرخنده اواخر بهمن ۱۳۱۲ جلسة هیأت وزرا در حضور شاه در عمارتی كه اكنون مقر كاخ ملكه پهلوی است تشكیل شده بود. سخن از آبادی تهران و عظمت ابنیه و عمارات و قصور زیبای جدید در میان آمد. مرحوم فروغی (ذكاءالملك) رئیسالوزرا در این باب به شاهنشاه تبریك گفت دیگر وزیران نیز هریك به تحسین و تمجید زبان گشوده بودند. نوبت به بنده نگارنده رسید كه به سمت كفیل وزارت معارف در آن میان حاضر بودم. گویا خداوند متعال به قلب من الهام كرد كه عرض كردم در آبادی و عظمت پایتخت البته شكی نیست ولی نقصی كه دارد این است كه این شهر هنوز عمارت مخصوص “اونیورسیته“ (دانشگاه) ندارد و حیف است كه این شهر نوین از همه بلاد بزرگ عالم از این حیث عقب باشد. شاه بعد از اندك تأملی یك كلمه گفتند “بسیار خوب آنرا بسازید“.
در جلسه بعدِ هیأت وزرا در آغاز بهوزیر مالیه مرحوم علیاكبر داور، رو نموده و فرمودند در بودجه سال آینده مبلغ ۲۵۰۰۰۰ تومان به وزارت معارف اعتبار بدهید كه به مصرف ساختمان مدرسه برسانند. چند روز بعد كه بودجه سال نو تدوین و تنظیم شد و به تصویب رسید وزیر مالیه اضافه براعتبار مقرر سال قبل مبلغ مزبور را جهت ساختمان مدارس در فصل مخصوص گنجانیده و قبل از نوروز 1313 به تصویب رسید و بهوزارت معارف هم ابلاغ شد و من مأمور و مكلف شدم كه ساختمان دانشگاه را آغاز نمایم.
علی اصغر حکمت بی درنگ دست به کار شد و جستجو برای مکان یابی مناسب دانشگاه را با کمک و مشاوره آندره گدار، معمار چیره دست فرانسوی که در آن روزگار به عنوان مهندس در خدمت وزارت معارف بود آغاز کرد. آنان پس از جستجوی بسیار در میان ابنیه، باغها و زمینهای فراوان آن روز اطراف تهران باغ جلالیه را برای احداث دانشگاه برگزیدند.
علی اصغر حکمت نوشته است:
از جمله زمینهایی كه عرضه شد در بهجتآباد بود كه آن وقت در اطراف باغ معروف آن عمارات و خانههایی بنا شده بود. مهندس وزارت معارف موسیوآندرهگدار آن را نپسندید و كمی عرصه و قلت وسعت آن را خاطر نشان ساخت.
مالكین اراضی بهجتآباد كه از این جانب مایوس شدند در نزد وزیر مالیه كوشش كرده و خاطر آن مرحوم را بر رجحان زمین خود جلب كردند. یكی از شبهای فروردین ماه همان سال كه پیشنهاد دو زمین جلالیه و بهجتآباد مطرح شد مرحوم داور، رجحان بهجتآباد را قویاً پشتیبانی میكرد و بالاخره اخذ رأی به عمل آمد و معلوم شد ایشان اكثریت داشتند و من بسیار دلشكسته و نومید گشتم. در این اثنا شاه به جلسه وزرا ورود فرمودند. پس از اندكی به رسم معمول از مرحوم فروغی نخست وزیر سئوال كردند (چه میكردید؟) مرحوم فروغی عرض كرد “صحبت انتخاب زمین برای دانشگاه بود و دو محل پیشنهاد شده یك بهجتآباد و دیگری جلالیه“ شاه بعد از اندك تأملی فرمودید “باغ جلالیه را انتخاب كنید. بهجتآباد شایسته نیست. عرصه آن كم و اراضی آن سیلگیر است. من همه این نواحی را با اسب گردش كرده و دیدهام“ مطلب تمام شد و من مشغول به كار شدم.
دانشگاه تهران-ایردن
آغاز عملیات ساختمانی
باغ جلالیه در شمال تهران آنروز مابین قریه امیرآباد و خندق شمالی تهران قرار داشت. این باغ زیبا که پوشیده از درختان کهنسال مثمر و غیرمثمر بود، در حدود ۱۳۰۰.ق در واپسین سالهای حکومت ناصرالدین شاه قاجار به فرمان شاهزادهای به نام جلال الدوله بنا یافته و در آن روز در مالکیت تاجری به نام حاج رحیم آقای اتحادیه تبریزی بود. به هر حال باغ جلالیه از قرار متری ۵ ریال و جمعاً به مبلغ ۱۰۰۰۰۰ تومان از این تاجر خریداری شد و موسیو گدار به سرعت مامور تعیین حدود، نرده گذاری، طراحی و اجرای عملیات ساختمانی در آن شد.
اولین ساختمان دانشگاه
تالار تشریح نخستین ساختمان دانشگاه بود. قرار شد كه ساختمان دانشگاه از دانشكده پزشكی شـروع شـود. در اوایل اردیبهشت این ساختمان شروع شد. نقشه محل نگهداری اجساد در طبقه زیرزمین و سالنهای تشریح در دو طبقه و آمفی تئاتر مخصوص تعلیمات نظری به مرحله اجرا گذارده شد و تا اواخر دیماه 1313 خاتمه پذیرفت. دكتر امیر اعلم كه رئیس كرسی تشریح بود و دكتر ابوالقاسم بختیار جراح و معاون دانشكده طب و دكتر بلر جراح بیمارستان آمریكایی تهران كوشش فراوان در این راه به خرج دادند. به نوشتهٔ حکمت، حتی برای اولین بار اجساد اموات بلاصاحب را مخفیانه دكتربختیار از مریضخانههای دولتی تحویل گرفته و در اتومبیل شخصی خود به تالار تشریح میآورد و در سالن زیرزمین در محفظههای مخصوص مملو محلول ضدعفونی قرار میگرفت.
مقارن با گشایش تالار تشریح، در پانزدهم بهمن ماه ۱۳۱۳. ش لوح یادبود تأسیس دانشگاه با حضور رضاشاه در محلی که اکنون پلکان جنوبی دانشکده پزشکی است در دل خاک به امانت گذاشته شد.
پردیس دانشگاه
طراحی پردیس دانشگاه را موسیو گدار بر عهده گرفت. وی نخست طرح خیابانهای اطراف و داخل دانشگاه را ارائه کرد و پس از تایید در پانزدهم بهمن ۱۳۱۳، عملیات اجرایی با کاشت نهالهای درختان سایه گستر و با شکوه چنار در کنار خیابانها آغاز شد اکنون آن نهالهای نحیف عمری به درازای دانشگاه یافته و آنان نیز هفتاد ساله شده اند.
پردیس دانشگاه تهران که از جنوب به خیابان انقلاب، از شمال به خیابان پورسینا و از شرق و غرب به ترتیب به خیابانهای قدس و ۱۶ آذر محدود است در سال ۱۳۱۳ ه.ش در مساحتی به وسعت ۲۱ هکتار تأسیس شد. در این مجموعه ساختمان دانشکدههای هنرهای زیبا، ادبیات و علوم انسانی، علوم، فنی، حقوق و علوم سیاسی، پزشکی، دندان پزشککی، داروسازی و ساختمان کتابخانه مرکزی - که از مهمترین کتابخانههای کشور به شمار میآید - و مسجد دانشگاه واقع شده است.
گسترش دانشگاه
سازمان مرکزی دانشگاه، اداره امور دانشجویی، مرکز بهداشت و درمان دانشجویان، دانشکده محیط زیست، جغرافیا،و... نیز در خیابانهای اطراف دانشگاه قرار دارند. نیز دانشکدههای علوم اجتماعی، علوم تربیتی، کوی دانشگاه، اقتصاد، الهیات و معارف اسلامی و مدیریت به ترتیب در امیرآباد شمالی و خیابان مطهری واقع شده اند. هم چنانکه شماری دیگر از دانشکدهها و مراکز تحقیقاتی و پژوهشی دانشگاه تهران در بیرون از تهران در شهرهای قم، کرج، پاکدشت، ساری، چوکا و نشتارود واقع شده اند.در سال۱۳۷۰ه.ش دانشکده های: پزشکی، دندان پزشکی و داروسازی از دانشگاه تهران جدا شدند و دانشگاه علوم پزشکی تهران را تشکیل دادند.
مرکزیت علمی و آموزشی دانشگاه تهران و گستره و اهمیت آن موجب شده تا اطراف این دانشگاه بویژه خیابانهای انقلاب و۱۶ آذر و خیابانهای منشعب از آنها به بازار اصلی خرید و فروش کتاب تبدیل شود، چنانکه میتوان گفت که خیابان انقلاب از مهمترین بازارهای کتاب در سراسر ایران به شمار میرود.
هم اکنون شمار اعضای هیات علمی دانشگاه تهران حدود ۱۵۰۰ و کارکنان اداری آن بالغ بر ۳۵۰۰ تن است. این دانشگاه از طریق آزمون سراسری در ۱۱۱ رشته کارشناسی، ۱۷۷ رشته کارشناسی ارشد و از طریق آزمون داخلی در ۱۵۶ رشته دکتری دانشجو میپذیرد. ظرفیت آموزشی دانشگاه حدود ۳۲۰۰۰ دانشجو است. همچنین اکنون ۳۴۰ دانشجوی خارجی در دانشگاه تهران در حال تحصیل اند.
نشان رسمی دانشگاه تهران، آرمی به قدمت تاريخ ايران
آیا همیشه طرز نوشتن «ن» در آرم دانشگاه تهران برایتان سؤال انگیز بوده ؟
نقشي که امروز به عنوان نشان رسمي دانشگاه تهران انتخاب شده، از نقوش تاريخي کشور است که سابقه ممتدي در آثار صنعتي داشته و مقام شامخي در فرهنگ ايران باستان حائز اهميت بوده است.
آرم يا بهتر بگوييم نشان دانشگاه تهران که توسط دکتر محسن مقدم، استاد فقيد دانشکده هنرهاي زيبا طراحي شده است، برداشت وتقليدي است از نقشي که به صورت گچ بري شده در محوطه هاي دوران ساساني، نقش برجسته ها و نقوش مهرهاي اين دوره ديده شده است و دراين مورد بويژه تقليدي است از پلاک گچ بري شده مکشوفه از شهر ساساني تيسفون.
نقوشي که به عنوان نشان از آنها ياد کرديم و به ظاهر به صورت « داغ » احشام در بين طوايف مسکون درايران مورد استفاده بوده است، هماني است که در شکل مغولي «تمغا» بدان آشنائيم و کلاً اين اشکال به عنوان نشان مالکيت بود بر هر چيزي که صاحب آن بودند. در دوران ساساني اين نشان ها در نقش برجسته ها، سکه ها و ظروف نقره به عنوان نشان هاي خانوادگي به کار رفته اند. از آنجا که در ايجاد اين نشان ها از حروف خط پهلوي ساساني نيز استفاده شده طبيعت يک منوگرام را هم گرفته اند.
آرم دانشگاه تهران از نقش گچ بري شده مکشوفه از تيسفون گرفته شده است که نمونه منشاء آن در کاخ ساساني مشکوفه از دامغان در دست است. هم در اين مورد و هم در موارد مشابه آن در مهرهاي ساساني، نشان ها عموماً در ميان دو بال تزئيني ( که مي تواند بال عقاب باشد ) قرار داده شده اند که کاربرد آن را در ديگر نقوش اين دوره و شکل تاج هاي ساساني مخصوصاً در اواخر اين دوره شاهد هستيم. در شاهنامه فردوسي نيز اين گونه تاج ها با عنوان تاج هاي «دوپر» ياد شده است.
در مورد پلاک به دست آمده از تيسفون، نقش ميان بال ها از ترکيب حروف خط اين دوره (پهلوي ساساني) ساخته شده است و عده اي سعي در خواندن و توجيه اين نشان ها کرده اند. در مورد تيسفون نقش مورد بحث به صورت « افزوت » (امرود) به معناي فراواني و افزوني و نيز به صورت «ايلان» (ايران) نيز به صورت «او» براي کلمه اورمزد به معناي اهورا مزدا و يا صرفاً اسم هرمزه و هرمز خوانده شده است. استفاده دو کلمه دانشگاه تهران به شيوه نشان هاي دوران ساساني (که از ترکيب حروف تشکيل مي شود) در ميان بال هاي تزئيني بر اين اساس بوده است. حاشيه تزئيني که از دواير ريز تشکيل شده نيز دوران هخامنشي به عنوان يک عامل تزئيني مخصوصاً در سکه ها به کار مي رفته و در دوران ساساني نيز در سکه ها، مهرها و گچ بري مورد استفاده داشته است.
بنا به گفته دکتر مظفر بختيار، استاد دانشکده ادبيات دانشگاه تهران، در نشان دانشگاه در زمان رياست جهانشاه صالح تغييراتي داده شد؛ نشان اصلي، مانند آرم بيشتر دانشگاه هاي غربي، داخل قابي به شکل سپر رومي قرار گرفت و عنوان «دانشگاه تهران» به خط لاتين و نيز شعار« مياساي ز آموختن يک زمان» برآن اضافه شد. شکل جديد علاوه بر اينکه هيچگونه تناسبي با نقش هاي اصيل ايراني نداشت، اهداف و فعاليت هاي گسترده دانشگاه را در شعار «آموختن» منحصر کرده يود که بار رسالت مهم تربيتي، پرورشي و انسان ساز دانشگاه مغايرت داشت؛ در حدود سال 1350 نيز در شکل اصلي نشان دانشگاه تغييراتي گرافيکي اعمال شد و مدتي هم با آن شکل به کار رفت، ولي به منظور حفظ اصالت نشان قديم، مجدداً همان نشان به کار برده شده که هنوز هم پا بر جاست.
سردر دانشگاه تهران، سمبل علم و معرفت
بي شک ارزش بين المللي دانشگاه تهران، شهرت جهاني سردر اصلي آن را نيز به ارمغان آورده است. اين بناي تاريخي، علاوه بر اين که در سطح ملي سمبل تمام نماي علم، دانش، معرفت و نماد زندگي شيرين دانشجويي در زير سقف مرکز نمادين علمي کشور ( دانشگاه تهران ) است، در خارج از ايران نيز معرف يک دانشگاه نامدار در سطح خاورميانه است. با يک بررسي گذرا مي توان ادعا کرد که از ميان معروف ترين و معتبرترين دانشگاه هاي دنيا، دانشگاه تهران تنها دانشگاهي است که از طريق يک بناي فرهنگي سمبليک با مهندسي پيچيده، پيام هاي ويژه معنوي، علمي و فرهنگي را به مخاطبان خود القا مي کند.
برخي بر اين عقيده اند که طرح سردر دانشگاه، الهام گرفته از تصوير خيالي دوپرنده اي است که بال هايشان را براي اوج گرفتن و برخاستن از زمين، باز کرده اند. علم و دانش به دو بال تشبيه شده اند که ورود به دانشگاه با آن دو ممکن است و خروج از دانشگاه نيز با تقويت اين بال ها موجب صعود افراد بر فراز اجتماع خود و پاسداري از آن مي شود.
عده اي ديگر آن را به عنوان کتابي که به صورت باز در مقابل ديدگان گذارده شده باشد مي دانند که بيانگر ارزش مطالعه و تحقيق است. اما از تاريخچه و نحوه ساخت اين سردر اطلاعات و اسناد کاملي به دست نيامده است.
بنابر قولي در سال هاي 46-45 به دستور رياست وقت دانشگاه طرحي در ميان دانشجويان و طراحان مختلف به مسابقه گذاشته شد. از ميان طرح هاي رسيده طرح دانشجويي به نام «کوروش فرزامي» (از دانشکده هنرهاي زيبا) به عنوان طرح برتر برگزيده شد. کار اجراي طرح، ابتدا به يک شرکت پيمانکار سوئيسي واگذار شد که به دليل نواقص مربوط به مراحل قالب بندي از ادامه کار توسط اين شرکت ممانعت شد و يک شرکت پيمانکاري ايران به نام «شرکت آرمه» اجراي طرح را به عهده گرفته و به اتمام رساند. بنابر آخرين صورت حساب و وضعيت شرکت آرمه هزينه اجراي طرح مبلغ 24 هزار و500 تومان بوده است. اگر چه تاريخ ساخت سردر را در سال هاي 46-45 مي دانند، اما تا سال 1348 هيچ سندي در خصوص آن در آرشيو دانشگاه مشاهده نشده است. در نشريه شماره 2 «هنر معماري» (تير ، مرداد، شهريور1348) عکس هايي از سردر دانشگاه تهران به چاپ رسيده است در ذيل آن نام طراح و محاسب سردر آورده شده است ( اين منبع نيز طراح را که کوروش فرزامي و محاسب آن را سيمون سرکيسيان ذکر کرده است). علاوه بر اين در کتابچه راهنماي دانشگاه تهران (1351) نيز عکس سردر چاپ شده است.
منبع: aryanempire.com
|